عاشقانه ها
سمت و سوی زندگیت را باید دگرگون کنی، از فکر به احساس از منطق به عشق و از قیاس به نغمهای دلکش و عاشقانه. این کاری ممکن و شدنی است. زیرا نغمه و آواز و ترانه به دلهای ما نزدیکتر است تا فکر. رابطه نغمه و دل، رابطه طبیعی است. بدیهی است عشق برای دل، طبیعی تراز منطق است. منطق را میآموزند اما عشق آمدنی است، نه آموختنی. عاشقی، نه به کسب است و نه به اختیار. عشق، سرشت و سرنوشت ماست. منطق اختراع اجتماع است. عشق، موهبتی الهی است. این موهبت رسیده از میراث فطرت ماست.
مسیحا برزگر-زندگی را به رقص آور هاست لینوکس cpanelصفحه قبل 1 صفحه بعد درباره وبلاگ فردا اگر بدون تو باید به سر شود فرقی نمی کند شب من کی سحر شود شمعی که در فراق بسوزد سزای اوست بگذار عمر بی تو سراپا هدر شود رنج فراق هست و امید وصال نیست این"هست و نیست"کاش که زیر و زبر شود رازی نهفته در پس حرفی نگفته است مگذار درد دل کنم و دردسر شود ای زخم دلخراش لب از خون دل ببند دیگر قرار نیست کسی با خبر شود موسیقی سکوت صدایی شنیدنی است بگذارگفتگو به زبان هنر شود موضوعات آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|